آب به تابه ریخت
چنگ بر بتن زد
تا به ریختی درآمد.
گفت
آتشی کن
بلکه دلمان نسوزد…
ریختار یکم تلاشی است ساده و خالص برای اکتشاف در فرم و ترکیب مصالح.
ریختِ کُره چون حجمی مثالی بر پایه صلب بتنی یکدست، به شعله سوزان شمعی میرسد که تا آب شود،
زمان در فاصله خطوط نرم پارافین و بتن، موسیقیِ آرامِ سوختنِ است.
شاید این کره را جایی بگذارید نه آنقدر دور که نشود سوختنش را شنید و نه آنقدر نزدیک که پایتان
به آن بخورد؛ اما دورش را شلوغ نکنید. بگذارید در جهان ما گم نشود.
ابعاد:
محتویات بسته: